سفارش تبلیغ
صبا ویژن

الهه ی عشق

آروم نمیشم یکشنبه 87/6/31 ساعت 3:40 عصر

گریه کردم گریه هم این‌بار آرامم نکرد

هرچه کردم... هرچه... آه! انگار آرامم نکرد

 

روستا از چشم من افتاد، دیگر مثل قبل

گرمی آغوش شالیزار آرامم نکرد

 

بی تو خشکیدند پاهایم کسی راهم نبرد

درد دل با سایه و دیوار آرامم نکرد

 

خواستم دیگر فراموشت کنم، اما نشد

خواستم، اما نشد، این کار آرامم نکرد

 

سوختم آنگونه در تب، آه! از مادر بپرس

دستمال تب بر نمدار آرامم نکرد

 

ذوق شعرم را کجا بردی که بعد از رفتنت

عشق و شعر و دفتر و خودکار آرامم نکرد



  • :
  • حرف دل از: آیتا


    خانه
    مدیریت
    پست الکترونیک
    شناسنامه
     RSS 
     Atom 



    :: کل با معرفت ها ::
    113446


    :: بامعرفت های امروز ::
    181


    :: بامعرفت های دیروز ::
    4



    :: درباره من ::

    الهه ی عشق

    آیتا
    اگر تنهاترین تنهایان شوم باز هم خدا هست او جایگزین تمام نداشته های من است.

    :: لینک به وبلاگ ::

    الهه ی عشق


    :: دسته بندی یادگاری ها::

    خسته . عشق . وفا .


    :: آرشیو ::

    دلم گرفته...
    بی تو...
    دکتر شریعتی
    مهمان
    به یاد استاد قیصر امین پور
    هر روز بی تو روز مباداست!
    قاف
    و او که در همین نزدیکی است...
    آدمک
    آروم نمیشم
    عشق من...
    نام من...
    نازنینم
    ..
    افسوس
    گالیا
    رفت
    درد نام دیگر تو بود
    و باز هم
    او
    پاییز 1387


    :: عاشق ها(لینک) ::

    روشنگری ها
    مهندس
    اسکاتوش
    اختر آسمان ادب پارسی
    من آبی
    تمدن مصر باستان(مدیلا)
    برای زندگیم


    :: خبرنامه ::

     

    :: موسیقی وبلاگ::

    دریافت کد ستاره باران وبلاگ

    آروم نمیشم - الهه ی عشق

    انواع کـد های جدید جاوا تغیــیر شکل موس